خاطرات من
از اول خرداد تا 11 شب مدرســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه امروز 2تا پسر جقله بهم شماره دادن! هاهاها! فک کنم بیشتر جای مامانشون میشدم تا دوست دختر!!! مجبوری گرفتم ازشون اما به محض اینکه سوار تاکسی شدم پاره کردم کاغذشو که دیگه حتی بهش فکر هم نکنم ازین کارا متنفرم فعلا حالم بدجور خرابه... از همه چیز و همه کس بدم میاد و باعثش یه فیلمه فیلمی که با هربار دیدنش بدتر شدم اما بازم چندین بار play ش کردم! دیشب تا نزدیک صبح بیدار بودم.... راستی آقای ج.پ رفت به جهنم! بره بمیره بابا انگار من آدمشم! تولد محدثه هم هست امروز اما من نمیرم حسش نیست یه چیز دیگه! ازین به بعد میخوام توی پست هام شکلک بذارم هه هه:دی فعلا دیروز یه روز غیر عادی! دیدار یه دوست که خیــــــــــــــلی غیر عادی بود!!! باور کن جااااااان شما!!!
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
کلی خسته و کسلم
برچسبها:
برچسبها: